897

کاش سر بیاد این زندگی. تنها دلخوشی من این بود که هر از گاهی برم فرش‌استیشن (fresh station) یه پیتزای جنوا مرغ و پاستای آلفردوی گوشت بخورم و برگردم. با دوستام برم بیرون، برم سیتی‌سنتر اونقد چرخ بزنیم و راه بریم که پاهامون جون نداشته باشه. یا بریم ۱۰۰۱ اونقد حرف بزنیم و بلند بلند بخندیم. خوب بود، دوست داشتم. اما بعد از این یکسال سخت و طاقت‌فرسایی که پشت سرگذاشتیم، دوبار، با دوستای مختلفم بیرون رفتم، همون جاها رفتیم، همون غذاها رو خوردیم، اما دیگه به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jennifer Yong lalekhani15 اگر با من نبودش هیچ میلی...چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟ فلسفه زندگی Amanda باربری و اتوبار تیک بار هندوستان گردی